صداي گيرا در دکلمه هايش هميشه بارزترين مشخصه اين ترانه سرا بوده است

مسعود فردمنشتفکر انسان ها با گذشت زمان و طي ساليان متمادي مطمئنا تغيير مي کند. عوامل محيطي و همچنين مسائلي که در مسير يک زندگي قرار مي گيرند، مي توانند نقش تعين کننده اي داشته باشند. اگر نيم نگاهي به نگاه خودتان نسبت به دنيا در سال هاي گذشته عمرتان بياندازيد حتما به مواردي بر مي خوريد که فکر و ديدگاهتان نسبت به آن تغيير کرده است و علتش را نيز مي شود در اتفاقاتي جستجو کرد که براي شما پيش آمده است و اين امريست طبيعي. در حوزه هنر ديدگاه و تفکر هنرمند را مي شود از آثارش فهميد. حساسيت بيش از حد يک هنرمند در مورد مسئله اي خواه نا خواه در آثار هنريش نمود پيدا مي کند. حالا غرض از گفتن اين مقدمه رسيدن به بررسي آثار هنرمنديست که سير و تحول فکري ايشان حوزه هاي هنري مخصوصا ترانه را که  عمده فعاليتش است تحت شعاع قرار داده است. مسعود فردمنش را همه مي شناسيد. صداي گيرا در دکلمه هايش هميشه بارزترين مشخصه اين ترانه سرا بوده است. هدف نگاه کلي است به چند دهه حضور اين عزيز در ترانه و آهنگ.

ادامه نوشته

بهمن مفيد از ۵ سالگي با نمايش هاي پدرش وارد عرصه تئاتر شد

بهمن مفيدبهمن مفيد از بازيگران قديمي سينما و تئاتر متولد  ۵ مرداد ۱۳۲۱ در تهران است. وي از  ۵ سالگي با نمايش هاي پدرش وارد عرصه تئاتر شد و از سال ۴۷ تا ۵۹ در سينماي ايران حضور داشت و در بيش از ۷۰ فيلم بازي كرد. فيلم هاي مثل قيصر، طوقي، رضا موتوري، پل، داش آكل، باباشمل، رشيد، قلندر، جوجه فكلي، رفيق، پشت و خنجر، فرياد مجاهد، نفس بريده، برادركشي، قديس و .... بهمن مفيد مي گويد كه من  ۵ سالم بود كه در نمايش هاي پدرم بازي مي كردم، اولين نمايشي هم كه حضور داشتم يوسف و زليخا بود كه من نقش كودك قنداقي را داشتم كه به زبان مي آيد و حرف مي زند. چون بچه قنداقي نمي توانست حرف بزند، من را قنداق كردند، يادم است يك نفر متن را مي خواند و من حفظ مي كردم. آن موقع نام من در پلاكارد نمايش ها كودك هنرمند بود. يك بار در اداره تئاتر بحث شد و يكي گفت آقا بچه كه قبول نيست، مرحوم برادرم بيژن مفيد گفت: آدم هر چه ياد مي گيرد در بچگي است.

ادامه نوشته

قاسم جبلی نخستين خواننده آهنگ‌های نيمه عربی، نيمه فارسی است

قاسم جبلیقاسم جبلی، نخستين خواننده آهنگ‌های نيمه عربی، نيمه فارسی است. آهنگ ترانه هائی كه می‌خواند اغلب برگرفته از تم موسيقی عربی بود و شعرها فارسی، خودش هم جنوبی بود. زمانی كه دو ايستگاه راديوئی در ايران با نام‌های راديو تهران و راديو نيروهوائی برنامه پخش می‌كردند، صدا جبلی از راديوی دوم پخش شد. راديوئی كه محدوديت‌ها و ضوابطش كمتر از راديو تهران بود و پس از كودتای 28 مرداد، تا سال ها به راديو كودتا مشهور بود. آنچه او می‌خواند، در آن زمان، نوآوری بود و رقيب آهنگ‌های عربی كه از راديو قاهر و بغداد پخش می‌شد و مردم برای شنيدن آهنگ‌های شاد موج راديوهای خود را روی آنها تنظيم می‌كردند. صدايش را برای راديو تهران و سپس راديو ايران ممنوع كردند و راديو نيروهوائی كه بسته شد صدای جبلی ديگر از راديو پخش نشد. می‌گفتند به اين دليل كه ثريا همسر شاه به صدای او علاقه و نسبت به خود او سمپاتی دارد! بعدها از سبك و روش او ديگرانی هم تقليد كردند: تاجيك با ترانه رودكارون، آغاسی، نظری و حتی معين كه اكنون شهره ترين خواننده اين سبك است.

ادامه نوشته

ایرج قادری: من برای امل ساین احترام قائلم ولی عاشق او نیستم

امل ساینایرج قادریچاپ شده در مجله ستاره سینما - شماره 218 - سال 1355- اگر خاطرتان باشد در یکی از شماره های گذشته نوشتیم که ایرج قادری هنگام بازی و کارگردانی یک فیلم که با امل ساین همبازی است. دل به او سپرده و عشقی پرشور میان آندو بوجود آمده است. این هفته عکس های از این رابطه صمیمانه بدستمان رسید و وقتی مسئله عشق ایندو را با قادری مطرح کردیم. بطور جدی تکذیب کرد و گفت: دل من دل ارزان قیمتی نیست که بهرکسی بسپارم. مگر دل، دل گوسفند است که سه تومان ارزش داشته باشد؟ من برای امل ساین احترام قائلم فقط بعنوان یک همکار ...ممکنست که ما دوستی صمیمانه ای داشته باشیم اما مطمئنا از عشق خبری نیست.  قیقت اش من دیگر گرد این مسائل نمی گردم. تنها عشق من پسرم بود که او هم از دست رفت. از آن پس دیگر به عشق فکر نکردم. من با همه همکارانم صمیمی هستم. گاهی البته این صمیمیت بد جوری تعبیر می شود.

ادامه نوشته

ويگن با بی ستاره ها بود که ستاره شد

زنده یاد ویگنقبل از این که مطلب رو بخونین فرارسیدن سال نو میلادی و عید پاک کریسمس را به همه مسیحیان تبریک و شادباش می گویم. برای ايرانيان، با هر کيش و مسلکی، ويگن دردريان با اسم کوچکش شناخته می شود، ويگن. مردی که برای همه عاشقان همدمی محرم بود. با آن همه آواز دلکش که از عاشقی خواند و آن نقش ها که بر پرده آفريد. در بسيار فيلم ها ظاهر شد يا خواند يا مثل عروس دريا که در آن هم بازی کرد و هم خواند. بالا بلند بود و آنقدر خوش منظر و مهربان که شاهزادگان شرقی به او دل می باختند آنچنانکه در حکايت ها آمده است. ويگن همه شهرت خو را از راديو به سينما کشاند. کيست که داستان شب را به خاطر نداشته باشد که با ريمسکی کورساکف آغاز می شد و با ويگن به پايان می رسيد. که می خواند: ببار ای نم نم باران، زمين خشک را تر کن!ههچ مردی بی آواز او عروس بخت خود را به خانه نياورد. بی آنکه بشنود: بله برونه، گل می تکونه، دسته به دسته، دونه به دونه، شادوماد.

ادامه نوشته

بعد از دو ماه مبارزه و جنجال - فردین بلاخره رقصید و آواز خواند

زنده یاد محمدعلی فردینچاپ شده در مجله ستاره سینما - شماره 53 - مرداد 1353 - ستاره سینما نخستین نشریه ای بود که در ماه گذشته بطور محرمانه و خیلی خصوصی از اختلاف مابین فردین و ژورک بازیگر اول و کارگردان فیلم جوانمرد پرده برداشت و حتی دنباله این اختلاف را تا مراجعه ژورک به داد گستری برای طرح شکایتی از فردین مورد تعقیب قرار داد. موضوع اختلاف در مورد تهیه یک صحنه از فیلم جوانمرد بود که فردین در طی این صحنه که در سلول زندان می گذرد می بایست طبق پیش بینی های سناریو به روش خاص خود آواز بخواند و در حین خواندن هم برقصد اما هنگامی که فیلمبرداری وقتی نوار ایرج را به صحنه آورده و سایر وسایل کار چیده می شود و نحوه اجرای بازی از طرف ژورک کارگردان فیلم برای فردین تشریح می گردد یکباره فردین از پیشنهاد کارگردان جا می خورد و با عصبانیت از بازی در این صحنه سرباز می زند و به ژورک می گوید: من که قبلا در مطبوعات بطور رسمی اعلام کرده بودم که دیگر در فیلم ها نمی رقصم و نمیخوانم.

ادامه نوشته

عارف در ۲۱ سالگی شروع به خوانندگي در تلويزيون ملي ايران کرد

عارفآشنايي عارف با دنياي خوانندگي و موسيقي از آنجا بود که مادرش آذري بود و در زمان کودکي با گوش دادن به راديو باکو به اين هنر علاقه مند شد. راديو باکو علاوه بر آهنگ هاي آذري و غربي گاهي اوقات اوپراهاي معروف اروپايي را هم پخش مي کردند. در سال هاي ۱۹۶۰ در حاليکه بيشتر آهنگ ها به صورت تصنيف بودند، عارف در آن زمان با ادغام کردن آهنگ هاي غربي با غرلهاي رومنتيک (عاشقي) شيوه اي جديد از خوانندگي به ايران عرضه کرد. اين سبک جديد آهنگ هاي عارف در بين جوانان کاملا مشهور بود، از اينجا بود که مراحل پيشرفت او شروع شد، تنها با سني ۲۱ شروع به خوانندگي در تلويزيون ملي ايران کرد. در اولين حضور عارف در تلويزيون با دختري ايراني- آشوري (نارملا) آشنا شد که با هم قطعه هاي زيادي از موسيقي را اجرا کردند که مي توان هفت آسمون را نام برد. عارف بعدها با خوانندگاني همچون پوران، هايده، دلکش، الهه، و رامش و.... قطعاتي از موسيقي را برگزار کرد. از قشنگترين آهنگ هايي که عارف با هايده برگزار کردند مي توان به وقتی تو نیستی آسمون پر از نوره اشاره کرد.

ادامه نوشته

محمد متوسلانی از ژانر کمدی می گوید

محمد متوسلانيمحمد متوسلاني معتقد است ژانر كمدي گونه گسترده است كه به شاخه هاي مختلف تقسيم مي شود. ژانر كمدي اگر جدي گرفته شود و روي آن درست كار شود با ارزش است و اگر غير از اين باشد و كيفيت مطلوب بدست نيايد به سمت ابتذال و فقدان ارزش ها حركت مي كند. وي شاخص ترين و والاترين وجه سينمايي كمدي را سينماي طنز دانست و اظهار داشت: طنز در كمدي لحنش فراتر است و اشاره به يك موضوع اجتماعي دارد و مسئله اي را مطرح مي كند كه در لايه هاي مختلف فيلم جا گرفته است و خيلي مشخص نيست. متوسلاني نمونه هاي موفق فيلم طنز در سينماي پس از انقلاب را معدود و انگشت شمار خواند و گفت: تنها نمونه اي كه مي توان مثال زد، فيلم اجاره نشين ها داريوش مهرجويي است كه به خوبي پرداخت شده است. او که به همراه دو نفر ديگر از بازيگران قديم، منصور سپهرنيا و گرشا رئوفي در تعداد زيادي از فيلم هاي كمدي سال هاي دور در گروهي سه نفره به ايفاي نقش مي پرداخت درباره عدم وجود چنين گروه هايي در سينمايي بعد از انقلاب گفت: در تمام دنيا زوج ها و گروه هاي با يك مشخصاتي توانسته اند شكل بگيرند و بعلت ويژگي هايي كه بعضي از آنها داشته اند مخاطب به آنها جواب مثبت داده و سازندگاني در فيلم هاي ديگر آنرا ادامه داده اند.

ادامه نوشته

ابي دو سال پيش از انقلاب براي کنسرت به آمريکا رفت و دیگر برنگشت

ابيابي در اوان نوجواني به استعدادهاي خويش در خواندن پي برد و شروع به خواندن در يک گروه دوستانه به نام sun boys کرد و خواندن در باشگاه ها و کاخ هاي جوانان را آغاز کرد و پس از چند سال، در آغاز جواني اولين ترانه ي مستقل خود را اجرا کرد. اين اثر ترانه اي بود با نام عطش از ساخته هاي استاد حسين واثقي براي فيلمي با همين عنوان. ابي اين ترانه را با چنان قدرت و زيبايي اجرا کرد که توجه بسياري را به خود جلب کرد. ابي به اين ترتيب پا به عرصه ي ترانه گذاشت و آغازگر سبکي تازه در ترانه نوين ايران شد. او با اتکا بر صداي توانمند و بي نظيرش پا به عرصه پر فراز و نشيب ترانه گذاشت. او از همان روزهاي اول و آثار نخستينش نشان داد که حرف هاي بسياري براي گفتن دارد و مي تواند تأثير به سزايي در شکل گيري ترانه نوين ايران که آن روزها چند سالي بيشتر از عمرش نمي گذشت داشته باشد. دومين ترانه او ترانه اي بود اعتراضي به نام چرا، با شعر مسعود هوشمند و آهنگ استاد حسين واثقي که به سبک و شيوه اي بسيار زيبا توسط او خوانده شد.

ادامه نوشته

نصرت الله وحدت: خنداندن مردم مشكل شده است

نصرت الله وحدتنصرت الله وحدت از سال هاي نوجواني با رضا ارحام صدر و شخص ديگري به نام فخرالدين ايوبي آشنا شد. آن سه مدام به سينما مي رفتند، از بازي بازيگران در فيلم هايي كه ديده بودند تقليد مي كردند و به دنبال اين بودند تا به هر طريق ممكن به دنياي نمايش راه يابند. آنها شيفته و شيداي بازي و حركات كميك چارلي چاپلين و لورل و هاردي بودند. در سال 1326 او و ارحام صدر به تئاتر المپ رفتند و نخستين نمايش خود را با نام پينه دوز در بارگاه خليفه به كارگرداني ناصر فرهمند اجرا كردند. وحدت نقش ميرزا بنويس را بازي مي كرد كه فقط به افراد به روي صحنه تعظيم مي كرد و ديالوگي به زبان نمي آورد. او با ابتكاري كه روي صحنه به خرج داد موفق شد حتي خود را بيش از بازيگران اصلي و خود فرهمند كه نقش پينه دوز را ايفا مي كرد، از تماشاچيان خنده بگيرد. وحدت در نمايش دومي كه با نام دو شارلاتان بازي كرد نقش مقابل ناصر فرهمند را به عهده گرفت. به زودي او و رضا ارحام صدر جزو بازيگران مطرح تئاتر اصفهان در آمدند و بسياري از علاقه مندان به نمايش سرگرم كننده براي نام آن دو به تئاتر مي رفتند.

ادامه نوشته

آوازهای استاد محمد نوری در پنج دهه، شان و اعتبار ويژه ای کسب نموده است

استاد محمد نوریمحمد نوری متولد 1308 و فارغ التحصيل از هنرستان تئاتر بود و زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران و مبانی تئاتر از دانشکدهء علوم اجتماعی تمام کرد. آواز را نزد خانم باغچه بان و تئوری موسیقی را نزد سيروس شهردار و فريدون فرزانه اساتيد هنرستان عالی موسیقی فرا گرفت و شيوهء آواز خود را متاثر از بافت و غناهای اساتيدی چون حسين اصلانی، ناصر حسينی و محمد سرير می داند. دههء بيست، دوران آغاز نوعی تفکر در شعر و موسيقی آوازی در ميان مردم ايران، به ويژه نسل جوان بود که بخشی را می توان متاثر از نشر و پخش وسيع تر موسيقی علمی و آثار فورکلور کشورهای مختلف جهان از طريق راديو و صفحات گرامافون دانست. در سنين نوجوانی با خواندن اشعار نوينی که بر روی نغمه های روز مغرب زمين و برخی قطعات کلاسيک آوازی سروده شده بود، کار خواندگی را آغاز کرد. او طی سال های بعد با تکيه به تحصيلات هنرستانی و دانشگاهی خود توانست هويت مستقلی به اين انديشه و گرايش ببخشد و با اجرای آثار اساتيدی که قبلا ذکر آنها رفت، فضای متفکرانه ای به گونهء آوازی خويش بخشيد.

ادامه نوشته

به راستی نادره مادر سینمای ایران است

نادرهحمیده خیرآبادی یا نادره یکی از هنرمندان اولیه سینمای ایران است، اگر اغراق نکنیم زیر ساز سینمای عاطفی و حرفه ای را باید در قسمت خانم ها به خانم نادره اختصاص داد. به همین جهت نادره و همردیف ایشان خانم شهلا که می توان مادران سینمای قبل از انقلاب دانست، باید گفت: به آنها افتخار می کنیم متاسفانه جامعه سینمای ایران بعد از انقلاب در حق آنها جفا نمودند و وفا به عهد ننمودند و آن طور که شایسته این هنرمندان می باشد اهمیت ندادند. نادره از سال های جوانی با عشق و علاقه روی پرده سینما ظاهر شد تا زمانی که همبازی با آقای تقی ظهوری هنرمند فقید کمیدین سینمای ایران شد. به نظر می رسید که این دو هنرمند با همدیگر بهتر می توانستند بازی کنند و نقش های خود را در مقابل همدیگر روان ایفا نمایند. مثل فیلم هایی چون معجزه، مرخصی اجباری، ترانه های روستایی، عروس دهکده و . . . نادره همیشه در فیلم ها نقش مادر یا کسی که برای خانواده فداکار است ظاهر می شد.

ادامه نوشته

شاهرخ در سن ۷ سالگی فعالیت هنری خود را آغاز کرد

شاهرخدهم آذر ماه ۱۳۳۲ در شهر تهران و در خانواده ای ایرانی، هنر دوست و هنر پرور کودکی متولد شد که نام شاهرخ یکی از پادشاهان بزرگ سرزمین پارسیان را برای او برگزیدند. پدرش عیسی و مادرش نرگس نام داشت و نام خانوادگیش شاهید می بود. شاهرخ در سن ۷ سالگی فعالیت هنری خود را در برنامه کودک رادیو ایران واقع در میدان ارک آغاز نمود و کماکان در همان سال ها به تشویق پدرش و توسط وی برای فراگیری ردیفهای موسیقی ایرانی در کلاس استاد مرتاش به مدت ۱۰ سال شرکت نمود. لازم به ذکر می باشد که استاد مرتاش تنها کسانی را نزد خود می پذیرفت که استعداد خواندن آواز ایرانی را می داشتند، باری در کلاس آواز، استاد مرتاش از یکی از هنر آموزانش که بزرگ و سر مشق کلاس نیز بود یعنی استاد محمد رضا شجریان می خواست تا گوشه ای از یک دستگاه را شروع کند تا کم کم به شاگردان کم سن و سالتر کلاس از جمله شاهرخ برسد.

ادامه نوشته

استاد رضا ارحام صدر: نمايشنامه‌هايمان را براساس سليقه‌ي مردم مي‌نوشتيم

استاد رضا ارحام صدراستاد رضا ارحام صدر يكي از هنرمندان صاحب سبك در تئاتر و به خصوص تئاتر اصفهان است. وي كه در سال 1320 در وادي آفرينش نقش‌ها قدم گذارد، به همراه افرادي چون مهدي مميزان،‌ دكتر دهقاني و دكتر عطائي گروه هنري ارحام را طي دهه‌ي 40 تاسيس كرد. وي تا سال 1357 بيش از صد نمايش از جمله بوقلمون‌ها، رسواها، مست، من مي‌خوام، هفت‌سين را اجرا كرد و پس از انقلاب به همراه رضا كشاني در آلمان، اتريش، سوئد، نروژ و آمريكا به اجراي نمايش پرداخت و در آمريكا با نمايش ارحام رئيس جمهور آمريكا مي‌شود به روي صحنه رفت. اين هنرمند صاحب سبک درباره‌ي تشكيل گروه هنري ارحام طي سال‌هاي 1320، گفت: پس از تعطيلي دو تئاتر خوب در اصفهان، يعني تئاتر اصفهان و سپاهان، يك روز عده‌اي از هنرمندان جوان در منزل من اجتماع كردند و گفتند ما به اين هنر علاقه داريم، با تعطيلي دو تئاتر حرفه‌اي چه بايد بكنيم؟ گفتند سرپرستي مي‌خواهيم كه يك گروه تشكيل دهيم و آن سرپرست هيچ كس جز شما نمي‌تواند، باشد.

ادامه نوشته

عماد رام استاد خودش بود

زنده ياد عماد رامتولّد اسفند 1309 در ساری. لیسانش دانش سرای کشاورزی. از اوان نوجوانی نی های خود رو را سوارخ می کرد و در آنها می دمید. در سال 1317 در دبستان با ساختمان فلوت پیشاهنگان آشنا شد. عماد نزد خود و بی استاد نواهای محلّی را در فلوت می دمید و بعدها که به رادیو آمد، آهنگ هایی را که با ویلن در رادیو اجرا می کردند، با فلوت تقلید می کرد. در شهریور 1322 به تئاتر روی آورد و علاوه بر نقش کمدین ها، پیش پرده می خواند و فلوت می زد. در تهران مجید محسنی، حمید قنبری و جمشید شیبانی از سال های 1320 پیش پرده خوانی را شروع کرده بودند و پرویز خطیبی و ابوالقاسم حالت، اشعار فکاهی آن را می سرودند. پیش پرده خوانی چندین سال مد بود. به هر حال به قول عماد رام، نخستین مربی غیر رسمی اش سن تئاتر بود. در سال 1335 به تهران آمد و به اداره هنر های زیبا رفت. نت، سازشناسی و ارکستراسیون نزد محمد علی خادم میثاق، و ردیف ها را نزد حسن راد مرد فرا گرفت.

ادامه نوشته