مجله شماره 89

گلپا خواننده ای بی همتا
احسان عربسرخی: موسیقی ما موسیقی آوازی است. خوب که نگاه کنید توده مردم ما موسیقی را بدون شعر نمی توانند تصور کنند. به هر روی وقتی قرار هست از حنجره ادمی در حد یک ابزار موسیقی استفاده ای شود باید محملی هم داشته باشد. در اینجاست که گنجینه تمام نشدنی شعر فارسی به خدمت می آید و شاید زیباترین موسیقی مشرق زمین همین آوازهای نواحی ایران باشد که که تجلی تمامی آنها در موسیقی اصیل ایرانی برگرفته از ردیف های متنوع آوازی است. مهم نیست که کدام ردیف کدام راوی و با چه اندیشه ای؟ مهمه آرایه هست که در هر زمان میشنوی احساس نزدیکی و حس و حال خوبی را دریافت می کنی.
شاید بهترین نمونه و مصداق در این مورد صدای کم نظیر بلکه بی نظیر استاد اکبر گلپایگانی باشد. آن هم در دوره ای که آواز ایرانی می رفت تا به دست فراموشی سپرده شود و او می خواست آواز را بین توده مردم گسترش دهد و به ناچار سرمایه گذاری هایی در مراکز و یا محل شخصی و قانونی خود که امروزه مباح نیست می کرد و عملا هم موفق شد. آری اکبر گلپا با استعداد خدادادی ویژه خود و جدیت در امر تحصیل و تحقیق در دوره ای آواز را به میان مردم اورد که فضای زمانه چه رادیو و چه صحنه های اجرا مردم را به سمت غربی شدن و یا تلفیقی از هر دو رهنمون می کرد.
سبک و شیوه آواز گلپا یکباره گوش جوانانی را که هیچ از موسیقی اصیل نمی دانستند جذب هنرنمائی و توان مضاعف خود کرد و بسیاری را به جمع مدافعان و علاقه مندان موسیقی حقیقی ایرانی کشانید. البته آن دوره حسین خواجه امیری معروف به ایرج نیز در این سعی و همت کوشش داشت اما انگونه که گلپا طی مسیر طریق کرد و تا آخر یک مسیر را پیمود او نتوانست و در میانه راه اسیر فیلم های فارسی شد. اما این نیز نباید باعث بی توجهی به بسیاری از دقایق و ظرایف فنی و هنری ایرج شود. چرا که ان تاثیر بسزا و موثر نیز از سوی او در زمان خودش چیزی نیست که امروزه به راحتی بتوان درباره اش سخن به میان آورد. ادیب خوانساری گلپا و ایرج سه گوهر گرانبهای آواز معاصر محسوب می گردند که رادیوی وقت و همینطور از دو سال اخیر در رادیو فرهنگ برنامه های چهار مضراب و نیستان به مدد سردبیر و مجری این برنامه ها رضا مهدوی از جاودانه های این بزرگان و دیگرانی که در گردونه دریافت مجوز پخش رسانه معطل بودند چون گلنار داریوش رفیعی سعادتمند قمی ذبیحی و دردشتی و رجبعلی امیری و فلاح و کریم سماوی و ...
پس از انقلاب اسلامی به گوش مردم هنر دوست رسید و سرفصلی نو شد در شنیدار گوش اهل دل در زدودن یکنواختی و صداهای جایگزین شده ای که به هر دلیل نتوانست در دلها رسوخ کند. البته در توان و صدای محمد رضا شجریان و اخیرا پسرش همایون جای شک و تردید نیست و جایگاهش در اواز ایران ستودنی است اما نباید از نظر دور داشت که تنها صاحب سبک و لحن در آواز معاصر ایران نام اکبر گلپا زبانزد است و اوست که در حقیقت مکتب آوازی تهران را بنیان می گذارد. آواز را با نور علی برومند (گلپا 12 سال و زنده یاد رضوی سروستانی 4 سال و شجریان 1 سال) طی سالیانی زیاد تلمذ می کند آن هم با مکتب طاهرزاده بزرگ ولی با دانش و توان و خلاقیت برگرفته از باری تعالی مکتب اصفهان را تقلید و تکرار نمی کند بلکه خود صاحب مکتب می شود. در دوره ای که آواز خوانی بر دور تکرار و یکنواختی می گذشت (امروزه نیز دچار شده است) گلپا اشعار را چنان آوازی می خواند که گویی ترانه خوانی می کند؟!
مست مستم ساقیا دستم بگیر... شنونده آنچنان شور و حال میابد طوری که در قالب نمی گنجد و دچار شوریدگی می شود. شوریدگی از جنس عرفان و اصالت که لازمه آواز ایرانی است و می باید روح حماسه تواما در لحن و صدا عریان باشد. زیبائی شناسی موسیقی آوازی ایران دنیایی از راز و رمز هاست که در خدمت توسعه فرهنگ شرقی ایرانی دارای زوایای علمی و هنری است و محقق فرانسوی الن دانیلو با مقاله های متعددش که به فارسی هم چاپ شده مبین همین نکات است.
در هر صورت موسیقی ما حتی اگر ظاهرا زیر سلطه شعر هم نباشد و به صورت تکنوازی اجرا شود وسعت صدای سازهای ما تماما منطبق بر حدود صدای انسانی است. تحریرها تکیه ها غلت ها زینت ها و فیگورهای مربوط به جملات ردیف بسیار اواز گونه هستند و یکی از نشانه های استادی و مهارت برای نوازندگی استادانه جواب دادن آواز است. نمونه های عالی از این جواب آوازها را با صدای ساز استادان: جلیل شهناز و حسن کسائی و پرویز یاحقی و فرهنگ شریق و بدیعی و میلاد کیائی و...با صدای اکبر گلپا موجود است. البته این را هم باید گفت که در گذشته آوازه خوانها در کارشان استاد مسلم بودند. سال ها شاگردی در علم ردیف و ضربی ها و ترانه ها و تصنیف ها و کار عمل ها و نیز حفظ بسیاری از اشعار شاعران قدیم و جدید و یادگیری فنونی از قبیل مرکب خوانی مرصع خوانی مناسب خوانی و ... بخصوص افرادی که در زمینه موسیقی تعزیه تحقیق و عمل می کردند. مطالبی که امروزه متاسفانه جوانان اهل این فن بدانها توجه جدی نشان نمی دهند و با اندک استعدادی وارد بازار کار می شوند و در نهایت صدایشان از رسانه های داخلی روز و شب شنیده می شود آنهم با کمترین مخاطبی!!
در قدیم بسیاری از خواننده های ما فارغ التحصیل مکتب تعزیه بوده اند و در این تعزیه خوانی ها تمام فنون مربوط به اجرای درست آواز را تعلیم می گرفتند مثل: ابولحسن خان اقبال اذز و نکیسا و تاج و بنان و... تعزیه مکتبی بود که دوست و دشمن به اعتبارش اعتراف داشتند. به قول زنده یاد علی نقی وزیری در کنفرانس مشهور سال 1304 (تعزیه افرادی را تربیت کرد که هر کدام در اجرای نقش های مربوط به خود استاد زمان خود بودند).
زینده یاد استاد صبا هم در یکی از نوشته های آخر عمر خور این طور گلایه کرده است: تا حال تعزیه ضامن حفظ موسیقی آوازی ما بوده است و نمی دانم از این پس چه چیز موسیقی ما را حفظ خواهد کرد و متحیرم که با این وضع فعلی مطرب پروری جوان ها چه خواهند کرد؟ ببینید دو موسیقی دان نامی ایران که از جایگاه والای علمی-عملی و اخلاقی برخوردار بودند حتی با نگاه تجدد طلبی ای که داشتند چقدر به روح دینی و تعزیه برگرفته از مذهب متوجه بوده اند.
اکبر گلپایگانی نیز برخواسته از خانواده ای مذهبی است که پدر او زنده یاد حاج شیخ حسین گلپایگانی از مداحان مشهور تهران بود و از ویژگی های خاص لحن و بیان برخوردار (خاندان جندقی در تهران-سید حبیب ستایشگر در مشهد-جهانبخش کروی زاده در بوشهر-خانواده مهیاری ها در اصفهان)
پس به حتم یقین اکبر کوچک بسیاری از رموز را در پای منبر پدر و خویشان خود می اموزد و تا بدانجا پیش می رود که اواز را نه صرفا و همیشگی محزون و روضه وار (مانند برخی از خوانندگان امروزی) بخواند بلکه با بیانی نو و تازه روح و جان تازه ای را به آواز خوانی داده است. یعنی با روح مذهب ضمن اینکه آشنائی کامل می یابد روح زمانه و نیاز زمان و مخاطب را بدرستی درک می کند و با استعداد منحصر خود تمامی اینها را تبدیل به معجونی می کند که صدا و اوازش را بی بدیل می سازد.
عبدالقادر مراغی دانشمند بزرگ قرن هفتم هجری قمری می گوید: هر آنچه از نغمات و ابعاد و اخباس و ادوار که از الات حاصل می شود ممکن است که آنها را به حلق نیز ادا کنند و اکمل الات الحان حلوق انسانی است.
اکنون مدت هاست آثار قدیمی گلپا به مدد برخی مسئولان و کارشناسان هنر دوست حقیقی که بر خلاف عده زیادی که بر مسند مسوولیت و شوراهای موسیقی موثرند و با دیده تنگ نظری به مسائل می نگرند مجوز نشر قانونی از وزارت ارشاد گرفته و قابل ابتباع است. امید به حضور رسمی او در کنار دیگر برادران هنرمندش.
منبع: هفته نامه راوی- یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷

کوروش یغمایی زنده و سالم است
پس از آنکه صدای امریکا خبر مرگ کوروش یغمایی خواننده قدیمی ایرانی را منتشر کرد مسئول گروه موسیقی وی خبر درگذشت یغمایی را تکذیب کرد.
بهزاد صادقی مسئول گروه موسیقی یغمایی گفت: خبری که در مورد در گذشت کوروش یغمایی از صدای آمریکا پخش شد، رسماً تکذیب می شود.
وی افزود: در پی پخش خبر در گذشت کوروش یغمایی، من و فرزندش کاوه طی تماس تلفنی با وی صحبت کردیم و این خبر را اعلام می کنیم که کوروش یغمایی در صحت و سلامت کامل است.
گفتنی است کوروش یغمایی که در سال 1325 متولد شده است از معدود خوانندگان دوران گذشته است که پس از انقلاب از ایران خارج نشد و توانست پس از اخذ مجوز انتشار آثار خود از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از سال 1374 به فعالیت خود در ایران در عرصه موسیقی ادامه دهد. منبع

آثار حسین دهلوی در پاریس بررسی میشود
یك خواننده اپرا در پاریس به معرفی و بررسی اپرای ایرانی خصوصا آثار حسین دهلوی میپردازد. در این برنامه كه 29 سپتامبر مصادف با 8 مهر در پاریس برگزار میشود ابتدا هرمز فرهت درباره موسیقی ایرانی و سپس بهرام تاج آبادی خواننده اپرا درخصوص اپرای ایرانی خصوصا آثار حسین دهلوی به ایراد سخنرانی میپردازند.
حسین دهلوی موسیقی را از كودكی نزد پدر آغاز كرد و در ادامه، نوازندگی موسیقی ایرانی را در مكتب ابوالحسن صبا و هارمونی و كنترپوان را نزد حسین ناصحی فرا گرفت. دهلوی پس از فراغت از تحصیل در رشته آهنگسازی، مدتی ریاست هنرستان موسیقی ملی و زمانی هم رهبری اركستر شماره یك هنرهای زیبایی كشور یعنی اركستر صبا را عهدهدار بود.
از آثار این هنرمند میتوان به اپرای مانی و مانا، دئوی سنتور در سهگاه، سبكبال در شور برای اركستر، شورآفرین در ابوعطا برای اركستر، چهارنوازی مضرابی اصفهان، كنسرتینو برای سنتور و اركستر، فانتزی برای تار و اركستر، سوئیت بیژن و منیژه (بر اساس اشعار حكیم ابوالقاسم فردوسی) برای اركستر زهی، فانتزی برای گروه تمبك و اركستر و همچنین قطعه سرباز برای آواز گروهی اشاره كرد. منبع

فرمان آرا بهترین کارگردان
جایزه بهترین کارگردانی در حضور رقیبانی چون ابراهیم حاتمی کیا به بهمن فرمان آرا رسید. او از سرمایه گذارش تشکر کرد و همچنین کسانی که به خاطر اهدای جایزه به او پافشاری کرده اند. منبع